۲۱ ساله بود كه مردم شهر او را امین التجار مینامند. امین، پیش از آنكه برای زنده یاد علی امین یك نام خانوادگی باشد، برای وی یك لقب است. لقبی كه درستی و اعتماد مردم را نسبت به وی نشان میدهد و مسلماً این لقب به آسانی به دست نیامده است.
همه شهر رفسنجان او را میشناختند، فرماندار و قاضی القضات شهر به دیدنش میرفتند و این نبود جز اعتماد و امانتداری وی. خواندن زندگی نامه مرحوم علی امین برای كسانی كه میخواهند به صنعت، تجارت و كشاورزی بپردازند الگوی مناسبی است. جا دارد از آقای حسین امین- فرزند ایشان- كه اطلاعات زیادی در اختیار ما گذاشتند تشكر كنیم.
زنده یاد امین به سال ۱۳۰۶ هجری قمری در یزد به دنیا آمد. پدرش كه برای تجارت به مشهد رفته بود به علت بیماری دیفتری در همان شهر فوت میكند و این باعث میشود كه علی امین از نعمت داشتن پدر در همان ابتدا محروم باشد.
پس از آنكه امین ۹ ساله میشود مادرش به پیشنهاد علی مرشد كه از بستگان و از تجار نامدار و معروف بوده به عقد حاج محمد مهدی برخوردار در میآید. گفتنی است كه حاج محمد مهدی برخوردار پدربزرگ محمدتقی برخوردار- بنیان گذار صنعت الكترونیك ایران- است.
به این ترتیب علی امین به مادربزرگش بی بی گوهر سپرده میشود و مادربزرگ نیز به همراه نوه ۹ ساله خود به نزد پسرش محمد علی بخشعلی كه در رفسنجان زندگی میكرده میرود و در همانجا او را به مكتب خانه شیخ محمد جواد میبرند تا به یادگیری بپردازد.
علی امین بعد از فراغت از مكتب خانه در كنار داییاش یعنی محمد علی بخشعلی كار میكند و از سن ۱۷ سالگی مسئولیت تجارتخانه و امور كشاورزی داییاش را به عهده میگیرد. محمد علی بخشعلی فردی نابغه بود و حافظه عجیبی داشت. محمد علی بخشعلی از آن زمان كه به رفسنجان آمده بود هر سال میزان برداشت محصول گندم رفسنجان را میدانست. در آن زمان عمده محصول گندم رفسنجان را به یزد میبردند و در واقع نان مردم یزد از گندم رفسنجان تامین میشد. از ویژگیهای محمد علی بخشعلی این بود كه میتوانست تشخیص دهد كه تا چه مقدار از این گندم مورد نیاز مردم رفسنجان است و نمی گذاشت كه گندم مورد نیاز شهر به یزد برود و این كار موجب میشد كه در شهر كمبود گندم بوجود نیاید و قیمت گندم در رفسنجان گرانتر از یزد نشود.
طبق یك قانون اسلامی كسی كه میزان بدهی هایش از میزان دارایی هایش بیشتر باشد حق معامله ندارد، كه اتفاقاً قانون بسیار خوبی است و باعث جلوگیری از افزایش بدهی میگردد. محمد علی بخشعلی بر این اساس در مقطعی از زمان پس از آنكه متوجه میشود حساب بدیهایش بیش از داراییاش است از خرید و فروش و معامله خودداری میكند، اما حاج علی اكبر یزدی- بنیان گذار مسجد النبی رفسنجان- با علم به این موضوع كه محمد علی بخشعلی ورشكست شده است، به دلیل اعتمادی كه به وی داشت به او پیشنهاد میكند كه گندمهایش كه در حدود ۲۵ هزار من بود را بخرد، وی نیز پس از اصرار حاج علی اكبر این كار را میكند، و بلافاصله گندمها را فروخته با پول آن در حدود ۷۵ هزار من پنبه میخرد.
اما در همان سال كه مصادف با سال ۱۸۶۰ میلادی است اتفاق دیگری در آمریكا رخ میدهد كه زندگی محمد علی بخشعلی را دگرگون میكند. در همین ایام آبراهام لینكولن رئیس جمهور آمریكا شده و جنگ ضد برده داری رخ میدهد و هزاران برده از استثمار اربابان خود آزاد میشوند. از آنجایی كه كشت پنبه به كارگران زیادی نیاز داشت و بردگان آزاد شده نیز در آن سال پنبه كاری نمیكنند به یكباره قیمت جهانی پنبه بیست برابر میشود. محمد علی بخشعلی این ۷۵ هزار من (۲۲۵ هزار كیلو) پنبه را كه به قیمت ۱۱ شاهی خریداری كرده بود را در اثر همین تحولات جهانی به قیمت ۱۱ قران میفروشد و یكی از ثروتمندان رفسنجان میشود. به طوری كه وقتی مرحوم شد ۴۲ ده شش دانگی داشت.
محمد علی بخشعلی تنها دو دختر به نامهای فرخنده و خجسته داشت كه فرخنده همسر علی امین شده بود و خجسته همسر غلامرضا آگاه. محمد علی بخشعلی در سن ۵۶ سالگی توسط فردی كه نمیخواست بدهی خود را به او پرداخت كند كشته میشود و تمامی ثروتش به وارثان میرسد. بنابراین خانواده امین به ثروت بسیار زیادی دست مییابند.
زنده یاد امین در زمان فوت دایی خود، ۱۷ ساله بود. گویی امین نیكی كردن و صداقت را از دایی خود به ارث برده بود. چرا كه تكیه كلام محمد علی بخشعلی” تو نیكی میكن و در دجله انداز” بود. محمد علی بخشعلی همیشه توصیه به نیكی كردن میكرد، آن هم به غریبه ها، چرا كه اعتقاد داشت كمك به افرادی كه نمیشناسید بیریاتر است. او در اواخر عمر، چشمانش را به علت كار زیاد از دست داد و در همان حال مردم را از كارهای ناشایست بر حذر داشته و تكیه كلامش این بود كه وجود خدا را با چشمهای نابینایش حس میكند.
علی امین با ثروت دایی خود، شروع به فعالیت میكند. محمد علی بخشعلی در زمان فوت ۹۰ هزار تومان طلبكار و ۶۰ هزار تومان بدهكار بود. امین پس از بررسی متوجه این موضوع میشود كه اگر بخواهد بدهیها را پس از وصول طلب ها پرداخت كند ممكن است بسیار طول بكشد عزم خود را جزم میكند كه ابتدا بدهیها را بپردازد او با كار و تلاش زیاد این كار را هم میكند. وی به بدهكاران داییاش اعلام میكند كه هر كس دوست دارد خودش بیاید بدهی خود را بپردازد، كه البته پس از آنكه حسن انجام كار او را میبینند و متوجه میشوند كه باید با او مراوده داشته باشند اكثراً بدهیهای خود را پرداخت میكنند.
خصوصیت دیگر وی این بود كه از شكایت كردن و یا به دادگاه كشاندن بدهكاران صرفنظر میكرد، و این توصیه را به فرزندانش نیز منتقل كرد كه از این كار پرهیز كنند. این بود كه امین خود دست به كار شده و شروع به فعالیت میكند. از احیا و ایجاد قنوات گرفته تا صادرات و خرید و فروش پسته و محصولات دیگر و یك ماه نگذشته بود كه مردم كه متوجه شده بودند به تجارتخانه امین احتیاج دارند و باید پسته و یا كنجد خود را به آن بفروشند و مایحتاج زندگی شان را تامین كنند، در نتیجه یك سوم از بدهكاران پول خود را میپردازند. از آن طرف امین ظرف یك ماه بدهیهای دایی خود را پرداخته بود.” ۴ سال از كار در تجارتخانه میگذرد كه بر اثر اعتماد و اعتبار و امانت داریاش او را امینالتجار مینامند.”
مهم برای وی خدمت و محبت به مردم بود. اساس كار امین در تجارتخانهاش كار بدون گرفتن ضمانت یا سفته از مشتریانش بود. یعنی كسی كه از وی كالایی میخرید، بدون دادن كاغذ یا سفتهای از آنجا خارج میشد. زنده یاد عقیده داشت كه این كار باعث سهولت كار و اعتماد متقابل خواهد شد.
دبستانی پس از درگذشت امین درباره این خصوصیت او در روزنامه بیداری كرمان مینویسد: “الان مردم در رفسنجان فقط بر اساس اعتماد معامله میكنند و بانی این كار علی امین است. او این كار را در رفسنجان به ودیعه گذاشت. كسانی كه از سیرجان به رفسنجان میروند تا پسته بفروشند، پول بگیرند یا معامله بكنند، راستی و درستی را از رفسنجان به سوغات میبرند. و مصداق این شعر عرفی شیرازی، علی امین است. كه میفرماید: “چنان با نیك و بد سر كن كه بعد از مردنت عرفی مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند.”
معامله با قول و قرار معهود، راستی، صحت عمل و درستی را در زمان خود در تمام شهر بنا نهاد و حتی این رسم به تجار پسته تهران منتقل میشود و تا مدت ها بدون اخذ كاغذی به مشتریانشان پسته میدادند.
خصوصیت دیگر مرحوم امین این بود كه هیچگاه به ضرر دیگران و منفعت خود راضی نبود. قنات ساقی از موقوفه تافیهای بود. روحانی مجتهد معروف كرمان حاج ابوجعفر، اختیار آنرا بر عهده داشت. او با محمد علی بخشعلی قرادادی میبندد كه محمد علی بخشعلی آن قنات را آباد كند و در عوض ۴ دانگ آنرا برای خود و ۲ دانگ باقی مانده را در اختیار حاج ابو جعفر بگذارد اما در همین ایام محمد علی بخشعلی كشته میشود و اینكار نیمه تمام میماند اداره اوقاف با توجه به قراداد موجود به علی امین میگوید كه او این كار را بجای محمد علی بخشعلی انجام دهد. وی كه متوجه میشود اگر قنات ساقی را احیا كند قنات های دیگر از جمله خرم آباد، حیدرآباد و شریف آباد كه خرده مالكان صاحبان آنان بودند خشك میشود از احیای آن خودداری میكند. اما دست روزگار به همان اندازه قنات ساقی، در جای دیگر به مرحوم امین میبخشد.
“زنده یاد امین به فرزندانش توصیه میكرد كه هیچگاه مردم آزاری نكنند و امروز فرزندانش اعتماد مردم به خودشان را به دلیل رفتار نیك پدرشان میدانند. امین از اینكه میتوانست كاری برای مردم انجام دهد واقعاً لذت میبرد. حتی باستانی پاریزی در بخشی از كتاب خود به نام (از پاریز تا پاریس) به امین التجار و اعتماد مردم نسبت به وی اشارهای كرده است. در تمام دهاتی كه او آباد كرد، آب انبار، حمام و مسجد ساخت. پول از هر جا كه تهیه میكرد گندم میخرید و زمینهای را برای فعالیت كارگران و ایجاد اشتغال فراهم میكرد.”
شادروان امین بین ۸ تا ۱۲ قنات از جمله حسین آباد، گیتی آباد، امین آباد، علی كریمی، فرح زاد و علی آباد كلاغ پر را ایجاد كرده است. قنات هایی كه عمق بعضی از آنها به ۲۰۰ متر و فاصله حفاری آنها به ۴۰۰ متر میرسد. او با كارگرانش نیز مهربان بود. این خصوصیت نیز میتواند الگوی مناسبی برای جوانان باشد.
یكی از خدمات مهم مرحوم امین در زمان شیوع وبا در رفسنجان بود. مردم رفسنجان شاهد شیوع بیماری وبا در سالهای ۱۲۹۶ و ۱۳۱۲ و ۱۳۴۴ هجری شمسی بودهاند. در سال ۱۲۹۶ شمسی جمعیت چهار هزار نفری شهر بر اثر این بیماری به نهصد نفر تقلیل مییابد. زمانی كه همه مردم، شهر را از ترس مرگ ترك میكنند معدود كسانی برای نجات مردم در شهر باقی میمانند. یكی از آنها خاندان امین بود. امین و فرزندانش كمك زیادی به افراد مبتلا شده میكنند و عده زیادی را از مرگ حتمی نجات میدهند و همچنین با ایجاد اشتغال برای كسانی كه محصولشان از بین رفته بود سعی كردند آنها را دوباره به زندگی برگردانند. الحمدالله خود نیز آسیبی نمیبینند. نمونه این كمك ها در سال ۱۳۲۸ كه سرمای ۲۵ درجه زیر صفر و یا سال های قحطی در رفسنجان توسط خاندان امین تكرار میشود.
الگوی علی امین در زمینه تجاری حاج حسین علی هراتی و در زمینه كشاورزی حاج مشیر كه در عهد ناصرالدین شاه سمت پیشكاری یزد را بر عهده داشت، بود.
در وصف حاج حسین علی هراتی آمده است كه در طول دوران ۴۵ ساله تجارتش هیچ كالایی در انبار خودش نرفت و سعی میكرد جنس را قبل از رسیدن به مقصد، در طول مسیر بفروشد به عنوان مثال اگر باری را در بندر عباس تحویل میگرفت اگر در همانجا مشتری پیدا میشد كالا را میفروخت وگرنه در طول مسیر میفروخت و تا زمانی كه به یزد میرسید دیگر كالایی نداشت. علی امین نیز چنین رویهای را دنبال میكرد و معتقد به این حدیث نبوی بود كه “تاجر در انتظار روزی باشد و محتكر در انتظار لعنت خدا.”
امین عقیده داشت كه نباید از سختیها فرار كرد بلكه باید ایستاد و مقاومت كرد، چرا كه نه تنها دارای اجر اخروی است بلكه در همین دنیا نیز نتیجهاش را میبینیم. زنده یاد امین گرچه پسته را به آمریكا و پنبه را به هند صادر میكرد اما خود هیچگاه مسافرت به خارج از كشور را تجربه نكرد. علی امین سرانجام در ۶۱ سالگی و در سال ۱۳۲۹ بر اثر عفونت روده جان به جان آفرین تسلیم كرد. چهار پسر به نامهای عباس، حسین، محمد علی و علی اكبر و سه دختر به نامهای زهرا، افسر و گیتی از او به یادگار مانده است. فرزندان او نیز رسم خیرخواهی را فراموش نكرده اند. علی اكبر امین هزینه ساخت مجموعه دانشگاه آزاد انار اعم از خوابگاه، رستوران و سالن ورزشی و همچنین هزینه آب رسانی به رفسنجان را پرداخت كرده است. دیگر فرزند او حسین امین هنرستان فنی و حرفهای در رفسنجان و درمانگاه شریف آباد كشكوئیه و مدرسه مشیریه یزد را ساخته است. حسین امین خانه خودش در یزد را نیز تحت عنوان خانه مشق به میراث فرهنگی سپرده است. او همچنین هزینه ساخت خوابگاه فرخنده امین دانشگاه ولی عصر رفسنجان را متقبل شده است. احداث و راهاندازی خوابگاه دخترانه امین، كتابخانه امین، دبستان امین در حسین آباد انار و هزینه تجهیز دبیرستانهای رفسنجان به كامپیوتر توسط عباس امین انجام شده است و مرحوم دكتر محمد علی امین دیگر فرزند علی امین نیز از بیماران سرطانی و بی بضاعت پول نمیگرفت و حتی هزینه داروهای آنها را پرداخت میكرد، او همچنین نیمی از مخارج ساخت خوابگاه دخترانه رفسنجان را پرداخت كرد. و اینها از جمله امور خیریه فرزندان مرحوم علی امین است. میتوان گفت كه انجام امور خیریه، صداقت و درستی و تلاش و پشتكار در خاندان امین باقی مانده و خواهد ماند